سلام دوستای  گلم

امرو خیلی روز خوبی برای من بود.خیلی خیلی خوب بود

خیلی بهم خوش گذشت برای همین گفتم توی وبلاگم ثبتش کنم که هم شما بخونید و هم برای خودم یادگاری بمونه.

امروز من و دوستام با هم به اردو رفتیم

12 نفری...فکرشو بکنید.یکم زیاد نبودیم؟ولی بهتر بود چون تو اردو هر چی بیشتر باشیم بیشتر بهمون خوش می گذره

تو اتوبوس هم یه عالمه دست زدیم و شعر خوندیم معاونمون هم با اینکه اونجا بود ولی چیزی نگفت خب همینش حال داد دیگه

ما هم کلی شیطونی کردیم

فقط یه بدشانسی  این بود که دوتا از بچه های خودشیرین و مثبت اونجا بودن که خداکنه فردا نرن به مدیرمون بگن و گر نه کلامون پس معرکس.اون وقته که باید بیفتیم به غلط کردن وایییی...

قیافه ی مدیرمون هم این طوری میشه:

حالا یه چیز خنده دار.یکی از بچه های مثبت و خرخون کلاس توی اردو با خودش کتاب و این جور چیزا آورده بود تا درس بخونه.اه اه اه من یکی که حالم بهم خورد آخه آدم توی اردو که می خواد خوش بگذرونه درس می خونه؟؟؟

 

حالا اینا رو ول کنید می خوام به افتخار این روز یه چند تا عکس عاشقانه و خوشکل براتون بزارم:

 

 

 

 

 

نوشته شده در یکشنبه 89/12/8ساعت 7:57 عصر توسط شباهنگ| نظرات ( ) |