پيام
+
ماهيمون هي ميخواست يه چيزي بهم بگه . تادهنشو وا مي کرد آب مي رفت تو دهنش نمي تونست بگه . دست کردم تو آکواريوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالي بالا پايين پريدن . دلم نيومد دوباره بندازمش اون تو . اينقده بالا پايين پريد خسه شد خوابيد . ديدم بهترين موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولي الان چند ساعته بيدار نشده . يعني فکرکنم بيدار شده ديده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب...
آرش و آتنا
91/3/25
نگهبان♫♥
دي:
◊ نيلوفر◊
خيلي زيبا بود.
*مائده*
شما راحت باش اصلا نگرانش نباشياااااا بيدار ميشه...
◊ نيلوفر◊
:D