• وبلاگ : شباهنگ
  • يادداشت : فرشته هاي كوچولو
  • نظرات : 7 خصوصي ، 41 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      
     
    سلام ستاره جان
    آپ خيلي قشنگي بـــــــــــود .ياد گذشته ها اُفتادم واقعا يادش بخير .مرســـي


    سلام نازنين خوبي عزيزم؟شعرخيلي قشنگي بود.كاش ميشد آدم برگرده به اون دوران،چقدر پاكو معصوم بوديم كاش هيچوقت بزرگ نميشديم تا گناه نكنيم و زير بار اين همه مشكلات نريم،واي چقدر كاش هست تو اين مغزم...دلم پر شد.بازم ميگم بسيا زيبا بود.

    آپ قبليتم خونم اونم همينطور خيلي ناز و خوشگل بود.واسه احمدعزيزي هم دعا ميكنيم انشاالله هر چه زودتر سلامتيشونو بدست بيارن،چون واقعا حيف بخوايم همچين كساييو تو زندگيمون از دست بديم.

    ستاره جونم بازم پيشم بيا.هميشه شادوپايدار باشي خانومي.

    دوست دارم.بوووووس.

    سلام...آبجي خيلي باحال بود...دوباره بچگي هام زنده شد...يادش به خير...چه روزايي خوبي داشتيم و امروز همشون خاطره شدن...ما آدما با خاطراتمون زنده ايم....مرسي از يادآوري دوباره خاطراتم.موفق باشي مهربون...
    پاسخ

    اما بعضي از خاطرات خوب و بدمون هم به اجبار فراموش مي كنيم بري زنده ماندن


    سلام ستاره جان اول يه گلايه اپ کردي وبه من خبر ندادي:(اونم دوبار:(

    منم اپ کردم بهت خبر دادم نيومدي:(

    اما عسيسم اپت خيلي قشنگ بود:*

    پاسخ

    دليل خبر نكردنم رو كه بهت گفتم.


    سلام گل نازم

    شعر قشنگيه ( تو ايميلم دارمش )

    يادش بخير بچگي و شيطونيامون

    کوچيک بودم واسه ترکيدن بادکنکمو گم شدن مداد قرمزم گريه ميکردم اما الان که بزرگ شدم انقد غمو غصه دارم که ديگه گم شدن مدادم واسم بي ارزش شده

    کاش ميشد هيچوقت هيچکي هيچ غمي نداشت و همه شاد بودن

    کاش..........

    پاسخ

    توب همون بچگيت هم گم شدن مدادت برات بزرگ ترين غم بود.لابد چند سال ديگه هم ميگي غم الانت غم نيست
    پاسخ

    ما كه نفهميدم چي شد.خب هيچ هيچ هست ديگه
    سلام
    هركي به رمان و رمان خواني علاقه داره به وبلاگ مابياد
    پاسخ

    ما كه علاقه داريم ميايم


    سلام

    من عاشق بچگيامم..سادگيام...

    البته بدون مدرررررررررسه:دي

    پاسخ

    ههههههههههه اي تنبل

    سلام:

    خيليييييييييييييييييييي لذت بردم از خوندنش...

    واقعا کاشکي دفتر زندگيمون رو با خودکار نمي نوشتيم ،کاشکي مي شد ....

    بچه بودم باد بادکهاي رنگي....دلخوشي هر روز و هر شبم بود
    خبر نداشتم از دل آدما.....چه بي بهونه خنده رو لبم بود

    پاسخ

    اره واقعا قشنگه
     <      1   2   3